banoo



سلام. امیدوارم حالتون خوب باشه. 

عیدی شکر خدا بد نبود. 

من که همش استراحت کردم. کارای عقب افتاده زیادی دارم. هر وقت میخوام مشغول بشم به درسی و چیزی یه افسردگی عجیبی منو میگیره. اینکه رنگ موهام مثل دندونام بشه بازم بیکار و عاطل باطل نشسته باشم مشغول درس خوندن محض و علاف خیلی منزجرم میکنه. 

نه عشقی نه حالی نه کاری نه باری. خدایا شکرت سلامتیمونو بهمون ارزانی داشتی و ندادی دست یه عده که از توش نون دربیارن. 


یه اتفاق جالبی برام افتاده که بعضیا سختشون میشه اگر بخوان به تک پیام دوستشون جواب بدن. البته تو نت و بدون هزینه ی شارژ.
یا دارن فرار میکنن تا مثلا کسی تو زندگیشون سرک نکشه یا که دوست ندارن به کسی که ازشون سوالی کرده یا سلامی گفته جواب بدهند.
تا اینجاش درسته منم دوست ندارم کسی تو زندگیم سرک بکشه.
ولی جالبه وقتی پیا محبت آمیز و سلام و احوال پرسی هم میفرستی بازم بدشون میاد که جواب بدهند یا که خودشون سوال میکنند و بعدش فرار میکنند.
این هم از شانس من در دوست.
حالا کافی بود من دختر وزیر یا معاون یا خودم یه کاره مملکت بودم اونوقت چقدر همه قلب می فرستادن واسم.
خدا را شکر میکنم موقعیتی ندارم که محبت های ریاکارانه ببینم. این بی محلی و سکوت ها خیلی برام قابل هضم تر هست تا دورویی.

منتظرم.

ولی عشق وقتی رخ میده که تو منتظرش نیستی.

کاش می شد دل بست. و گاه دل داد و دلی را ستاند. 

دوست دارم کسی رو عاشقانه دوست بدارم. ولی مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد.

این موقع از سن و سال بدجوری دوست دارم عاشق بشم. و البته راهشم سبز باشه و طی مسیر بشه. 

امیدوارم قبل این که به خاکستر تبدیل بشم به آرزوم برسم



سلام امیدوارم حالتون خوب باشه.

خدا رو شکر حالم بهتر شده. خیلی آخر هفته و اول هفته ی سختی رو داشتم. اما به لطف خداوند و دعای شما عزیزان حالم بهتر شده. امیدوارم که هیچ وقت هیچ گزندی بهتون نرسه. ممنون که باز هم بیادم هستین.

متشکرم


سلام.

امروز من اول صبح زدم بیرون واسه کاری. مامان هم بیدار شد اومد باهام. دیشب سردرد بود امروزم همینطور 

نمیدونم چی شد جنون بهش دست داد از صبح ساعتای10 دیوانه شد. قاطی کرده. هرچی ساکت شدم بهتر نشد الانم بدتر شده. 

خیلی دلم گرفته هست. کیو  دارم الان باهتش حرف بزنم؟

این از خانواده ی نصفه نیمه .   

از شانس خوبم همسر و بچه و خواهر هم ندارم که بخوام این غم ها رو با اونها قسمت کنم. یا شادی اون ها را قسمت کنم تا غم های خودم یادم بره 

خدا رو شکر. باز از این بدتر هم هست و شکر که  خدایی هست و حواسش به ماست 


سلام، امیدوارم حالت خوب باشه. 

تازگیابه این نتیجه رسیدم که خودمو از بیرون نگاه کنم. 

واقعا من نوعی زندگی فردی خیلی برام بهتره. یه جورایی از بیرون که خودمو میبینم معلومه هیچ جاذبه ای نداره که بخوام تشکیل خانواده جدید بدم. 

منم دارم قبول میکنم کمی واقع بین باشم. و همین طور خدا رو شکر کنم.

مطمئناخیریتی در این هست که تنها باشم. بهتر از اینه که بخوام خودمو بدبخت کنن. 

منم جوری شده دیگه نمیتونم کسی رو بپذیرم تو زندگیم. فعلا که احساس خوشایندی دارم. تا ببینیم دوره ی بعدی غم و افسردگی کی از راه می سه و بزنه تو برجکمون:d


وقتی عشقی تو دلت نباشه بدون که دلت یخ زده

خیلی وقته این دل من داره دست و پنجه نرم میکنه .

همه جا میگن عشق خدایی.درست .اگر عشق خدایی کافی بود هیچ پیامبر و هیچ آدم صدیقی تمایل به عشق زمینی پیدا نمی کرد.

من واقعا خسته شدم.

الان میفهمم من بدرد زندگی و ازدواج نمیخورم . 

هر جقدرم که منت خدای عز و جل را میکشم که طاعتش موجب قرب است و شکرش مزید نعمت . فایده ای نداره. راه ندارهخدا خودش صلاح میدونه این عیب تو من بمونه زجرم بده. شاید به صلاحمهچی  بگممن لیاقت این عشق و خوشبختی و ندارم.

خیلی دوستام هستن عین خودمم یه مقدار سطحشون بالاتر یا پایین ترخیلی خوش و خرم دارن زندگی میکنن عشق رو دارن و تو زندگی از نظر عشق کم و کسری ندارن گاهی

اینم از شانس من هست تقصیر خودم نیست. نمیدونم .هر چی هست میدونم که هیچ پسری نمیتونه منو به همسری قبو کنه در عین حال منم قبولش کنم.

اصلا من کار هیچ مردی نمیتونم راه برم. بهم نمیخوره کسی عاشقم بشه. بهم نمیخوره کسی خاطرمو بخواد که خودشم خاظرشو بخوام.

 

 

کاش یکی میومد مثل خودم بود و معلمولی بود عیب گنده ای نداشت و بچه خوبی بود و عاشق هم میشدیم.چی میشد واقعا؟

میدونم این ها تو داستاناست. یا ختص از ما بهترونه.حتی از من بدتر هم میتونن تجربه کننو فقط یه عده مثل من هستن که تو این مساله باید بدختی رو بکشن. چون باید .باید .باید

 

 


سهم ما از دنیا و عاشقی، تنها تماشا بود و بس. 

شاید خیلی فرصت ها هم پیش اومد و بخاطر نبود شفافیت منهدم شد. دلگرفته ام چه زود دیر میشود. چشم به هم بزنم به میانسالی تنهایی ام قدم میگذارم و دست های خالی ام را در اطرافم می چرخانم و خودمو تو گهواره ی تنهایی ام تکان میدهم.

اینقدر نامه نوشتم برای کسی که هیچ وقت نیامد. و شاید هیچ وقت هم نبود. خدایا تنها تو میدونی که چه لحظه هایی بر من گذست و چه اشک هایی که از قلبم روانه ی چشمانم کردم 

حتی شکست عشقی هم مثل ترک اعتیاد یک فرد که عادت کرده به بودن همیشه ی عشقش کاری سخت و بس دشوار است. و شاید تلخ تر از لحظات تنهایی من و خیلی های دیگر که حتی لحظه ای طعم شیرین عشق را نچشیدن. 

دلم را در دستم گرفتم که گمش نکنم و به هر کسی ندهم. چه برای خودم چه برای همسری که هیچ وقت همسری نبود برام. نمیدونم تا چه سنی عمر میگیرم از خدا ولی میدونم هر شب تنها ماندن و ترسیدن از دیوارهای تاریک خانه که جز سیاهی و برهوت ظلمانی هیچ ارمغانی برایم ندارند تلخ است همین الان هم که پیر نشدم یک شب رو تنها گذراندن به دور از خانواده ای که از تولد داشته ام. برایم زجر آور است . نمیدونم آسایشگاه سالمندان میتونن  جوانی دل شکسته و خسته را هم در خود جای دهد؟ همنشینی با سالمندان بهتر از کز کردن در خانه ای تاریک و یخ زده هست که جز پژواک صدا و  ناله های تو هیچ جوابی برای گفتن ندارد. 


سلام. 

یبار به این فکر کردم اگر واقعیت الان زندگیمو ببینم و قرار باشه 50 سالم بشه گلی تنها گ مجرد باشم چقدر تلخ و غمناک هست. یکی از سرگرمی های تلخم اینه که سن ازدواج و بچه دار شدن اطرافیانم رو بیاد بیارم و ببینم چقدر از من جوون تر بودن وقتی ازدواج کردن یا بچشون به دنیا اومد با اینکه تز من بزرگترن ولی خیلی زودتر از من و امثال من تشکیل خانواده دادن.

اینم قسمت منه. حالا شانس بدبختی آزمایش قسمت تقدیر هر چی اسمشو بزاریم. 

هر کی هم خواستگاری سنتی اومد نشد. 

انگاری که من تو این دنیا نباید دل ببندم به این شیرینیای زندگی و چشمامو باید ببندم. 

ادامه مطلب

سلام

تازگیا علاقه شدیدی به یادگیری سبک هنری و کارهای هنری پیدا کردم

یه کلاس هم اخیرا میرم امیدوارم از شدت تنبلیم کم کنه.

امروز خیلی روز شلوغی بود کچل شدم بس که این ور اونور تلفن کردم تا چند تا ساعت را فیکس کنم آخرشم نشد. 

خدا بخیر بگذرونه امسال رو.

حس تجربه ی دو سال قبل داره میاد رو مخم.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

سایت فارض نت اخی جهان استادیو بازیسازی اسپارک Geoff همه چیز درباره گل ها Kenneth داستان های جغد و آتشبان خاطرات یک دهه هشتادی دنا مووی هیأت دانش آموزی مدافعان حرم Scott